زينب عشق مامان و بابا

بزرگی را پرسیدند : زندگی چند بخش است ؟ گفت : دو بخش ، کودکی و پیری گفتند : پس جوانی چه ؟؟  گفت :    فدای حسین (ع) ... تربلا تربلا ماداریم میاریم!!!!!!!!!!! گل دخترم سلام به امید خدا روز جمعه (٢١ مهر ماه ١٣٩١ مصادف با ٢٥ ذی القعده که روز دحوالارض هم هست) ما سه تا عازم سفر به عتبات عالیات هستیم. این اولین باره که شما به پابوس آقا اباعبدالله و امامان بزرگوار دیگری که مزارشون توی سرزمین نینوا هست میری. از ماه پیش که مامان جون و بابا جون با خاله انسیه و نرگس و سجاد رفتن کربلا شوق رفتن به کربلا در تو هم ایجاد شده. مدام از ما میپرسی "بریم تَربلا؟" این روز...

  عرض تبریک به ساحت مقدس امام زمان(عج) به مناسبت میلاد پر نور و سرور حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام عروسکم این عکس مربوط میشه به آخرین باری که به پا بوس امام رضا رفتیم یعنی فروردین ٩١  دختر نازنینم چند وقت پیش حدیث زیبایی درباره امام رضا(ع) خوندم که دلم میخواد به یادگار برای تو هم بنویسم توی کتاب روح مجرد تالیف علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی حدیثی از کتاب " عیون اخبار الرضا " نوشته شده : روزی عده ای امام جعفر صادق علیه السلام رو در راه مکه ملاقات میکنند و از ایشون درباره امامان بعدی سوال میکنن و حضرت اینگونه پاسخ میدن که: "آری،اینان پسران من میباشند و...

زينب گلم سلام عزيز دل اين روزها حسابي سرگرم بودي و مشغول چون از يه طرف مامان جون اينها از كربلا اومدن و از طرف ديگه خونه خاله سيمين در حال نقاشي و تعميرات اساسي هست و بخاطر بوي رنگ شما چند روزي رو مهمون خونه مامان جون اينها بودي جالب اینجا بود که خود مامان جون و بابا جون کربلا بودن ولی ما ها اونجا بودیم و شما حسابي خوش گذروندی و حسابي مشغول شيطوني (بقول خودت سطوني) بودي و با شيرين زبوني هات براي همه سرگرمي خوبي به پا كرده بودي،یاد گرفتی که بگی: " برای سلامتی زینب صَبلات"   خاله فاطمه(خاله پاطمه) هم که  دکتر به خاطر فسقلی جونی که تو راه داره بهش استراحت داده و خاله فاطمه &n...